مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای سرمایه گذاری در بورس

مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای سرمایه گذاری در بورس مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای سرمایه گذاری در بورس

دسته : -مبانی و پیشینه نظری

فرمت فایل : word

حجم فایل : 144 KB

تعداد صفحات : 47

بازدیدها : 440

برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری

مبلغ : 15000 تومان

خرید این فایل

مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای سرمایه گذاری در بورس

مبانی نظری و پیشینه پژوهش عوامل تأثیرگذار بر انتخاب سهام توسط سرمایه¬گذاران

در  47 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

2-4-1- مفهوم سرمایه­گذاری

قبل از بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم سرمایه­گذاران در انتخاب یک سهام عادی باید با مفهوم سرمایه­گذاری آشنا شویم. سرمایه گذاریاز دیدگاه کلی، به معنای مصرف پول­های در دسترس برای دستیابی به پول­های بیشتر، در آینده است؛ به عبارت دیگر، سرمایه­گذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده.در سرمایه­گذاری، دو ویژگی متفاوت و مهم وجود دارند که عبارتند از: 1- زمان و 2- ریسک. اهمیت این دو موضوع به این علت است که در سرمایه­گذاری، صرف پول، در زمان حال صورت می­گیرد و مقدار آن معین است؛ در حالی که پاداش حاصل از آن، در آینده به دست می­آید و معمولاً با نبود اطمینان همراه است. در بعضی مواقع، ویژگی زمان غالب می­گردد (مانند اوراق قرضه دولتی) و در بعضی مواقع، ریسک از نظر اهمیت مقدم است (مانند برگه اختیار خرید) و در مواقع دیگر هر دو مهم هستند (مانند سهام عادی)(دوف[1]، 2008).

2-4-2- راهبردهای سرمایه­گذاری

دو راهبرد سرمایه­گذاری غالب که در بازارهای بورس اوراق بهادار به کار گرفته می­شود به شرح زیر است:

1.  راهبرد قدرت نسبی

طبق این راهبرد توصیه می­شود سهامی خریداری شود که در دوره گذشته بالاترین بازده را داشته است و سهامی به فروش رسد که در دروه­های گذشته پایین­ترین بازده را کسب کرده است.

2.  راهبرد سرمایه­گذاری معکوس

طبق این راهبرد، توصیه می­شود سهامی که در گذشته عملکرد خوبی داشته­اند به فروش رسند و سهامی که عملکرد ضعیفی داشته­اند خریداری شوند. به عبارت بهتر، توصیه می­شود سهامی خریداری شود که در حال حاضر بازار نسبت به آن سهم بسیار بدبین است و سهامی فروخته شود که بازار نسبت به آن بسیار خوش­بین است (نیکبخت و مرادی، 1384).

2-4-3- مدل­های تصمیم­گیری سرمایه­گذاران

2-4-3-1- مدل تصمیم­گیری اقتصادی عقلائی

در مدل­های عقلائی سرمایه­گذاران جهت حداکثر نمودن مطلوبیت کل باید تا جایی بخرند که مطلوبیت نهایی آخرین خرید برابر با قیمت شود هر چه قیمت پایین می­آید برای برابر شدن مطلوبیت نهایی با قیمت پایین­تر سرمایه­گذار به خرید بیشتر تحریک می­شود از آنجا که با کاهش قیمت، میزان تقاضای سرمایه­گذار بیشتر می­شود منحنی تقاضای هر یک از سرمایه­گذاران و منحنی تقاضای کل نزولی خواهد بود در این مدل منظم ساده هر فردی برای حداکثر ساختن سود کل یا مطلوبیت کل تصمیمات عقلایی می­گیرد به این نوع مدل­ها، مدل اقتصادی عقلائی می­گویند(ژنگ و شن،2008[2]).

2-4-3-2- مدل اقتصادی رفتاری

حرکت کردن به سوی یک مدل اقتصادی رفتاری و بیان تأثیر تصمیمات غیرعقلائی بر قیمت بازار سهام دشوار نیست. فرض کنید سرمایه­گذار، براساس مناسب بودن ریسک و بازده، در خصوص قیمت قضاوت می­کند و فرض کنید سرمایه­گذاران اطلاعات محدودی نسبت به سهام داشته باشند و در مواجهه با دو سهامی که یکسان بنظر می­رسند فرض می­کنند سهام با بازدهی بیشتر بهتر است. این امر برای اقتصاددانان رفتاری، مشکلی پدید نمی­آورد فقط مطلوبیت را تابع درون­زایی از قیمت و بازدهی فرض کرده و بدین­گونه تابع مطلوبیت را اصلاح می­کند(رامچارون و كیم[3]، 2008).

فرض کنید ورود بعضی از سرمایه­گذاران به بورس بر تقاضای دیگر سرمایه­گذاران اثر بگذارد. همچنین فرض کنید سرمایه­گذاران، تحت تأثیر قرار گرفته و به دیگران توجهی یکسان ندارند، هر چند بعضی از آن­ها ممکن است هوشیارتر به نظر برسند و برخی نیز پرستیژ، ثروت و قدرت بیشتری داشته باشند. باید توجه داشت که ورود این افراد به بازار بورس می­تواند نشانی از بازدهی بالای سهام به دیگران باشد. خرید این افراد ممکن است مطلوبیت در نظر گرفته شده از سهام را برای دیگران تغییر دهد(اهرندسین و كاتچیو[4]، 2012).


[1]- Doff

[2]- Zheng & Shen

[3]- Ramcharran & Kim

[4]- Ahrendsen & Katchova

...

 

2-4-5-1- ویژگی­های سرمایه گذاران

1-  تمایل به سرمایه گذاری (تمایل به ریسک)[1]

عبارت است از احتمال درگیر شدن در یک فعالیت خاص و در مورد سرمایه­گذاری، بیانگر احتمال سرمایه­گذاری در یک محصول ویژه است. تصمیم­گیری برای سرمایه­گذاری همواره، براساس روابط میان ریسک و بازده صورت می­گیرد و یک سرمایه­گذار همواره، به عامل ریسک و بازده در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایه­گذاری خود توجه می­کند. از طرف دیگر، در اقتصاد و به خصوص، در سرمایه­گذاری فرض بر این است که سرمایه­گذاران منطقی عمل می­کنند؛ بنابراین، سرمایه­گذاران منطقی، اطمینان داشتن را به نبود آن ترجیح می­دهند و طبیعی است که در این حالت می توان گفت سرمایه گذران به ریسک علاقه­ای ندارند؛ به عبارت دقیق­تر، سرمایه گذران ریسک گریز هستند. یک سرمایه­گذار ریسک­گریز، کسی است که در ازای قبول ریسک، انتظار دریافت بازده مناسبی دارد. باید توجه داشت که در این حالت، پذیرفتن ریسک یک کار غیرمنطقی نیست، گرچه میزان ریسک خیلی زیاد باشد؛ چون در این حالت، انتظار بازده بالایی وجود دارد. در واقع، سرمایه­گذران به طور منطقی نمی­توانند انتظار داشته باشند که بدون قبول ریسک بالا، بازده بالایی کسب کنند.

1.  ادراک ریسک[2]

عبارت است از چگونگی تعبیر و تفسیر اطلاعات راجع به ریسک توسط سرمایه گذران. به نظر می رسد مدیران سرمایه­گذاری حرفه­ای و سرمایه­گذاران فردی با تجربه ، ادراک ریسک سرمایه­گذاری یکسانی دارند.

ابعاد ادراک ریسک

ادراک ریسک سرمایه­گذران را می­توان به وسیله پنج عامل زیر بررسی کرد:

1-  نبود اطمینان در مورد عرضه کنندگان سهام،

2-  نگرانی در مورد وقایع غیرمنتظره،

3-  نگرانی درباره نوسانات قیمتی سهام،

4-  شفاف نبودن اطلاعات،

5-  بی ثباتی و نقض قوانین و مقررات در کشور(ساهی و همكارن،2012).

الف) نبود اطمینان در مورد عرضه­کنندگان سهام

این بعد از ریسک را اعمال کسانی که مسئول اداره یک سازمان هستند، به وجود می­آورند (ریسک مدیریت) و منتج از تصمیمات بد تجاری- مالی است که خود منجر به پیدایش ریسک تجاری و مالی می شود.

ب) نگرانی در مورد وقایع غیر منتظره

صنایع مختلف و شرکت­های آن تحت تأثیر وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می­توانند دچار رونق و رکود گردند؛ برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت، صنایع وابسته به فرآورده­های نفتی، تحت تأثیر قرار گرفته، سهام آنها رونق می­گیرد یا در صورت بروز خشکسالی، صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تأثیر قرار گرفته، سهام آنها دچار رکود خواهد شد. بنابراین هر چه میزان وابستگی تولید یک شرکت به عوامل خارجی بیشتر باشد، ریسک سرمایه­گذاری در آن شرکت بیشتر است.

 


[1]-  risk of propensity

[2]- risk of perception

...

 

2-5-2- پژوهش­های انجام شده در جهان

باكر و هاسلم[1] (1974)، در تحقیق خود فاکتورهای پراهمیت برای سهامداران را در گزارشات شرکت­ها بررسی کردند. نتایج حاکی از این مطلب بود که سرمایه­گذاران در درجه اول نگران آینده قیمت سهام خود هستند. بنابراین مهم­ترین موضوع برای سرمایه­گذاران، اطلاعاتی است که آن­ها را برای برنامه­ریزی در مورد آینده سهام­شان یاری کند. بررسی­های این دو محقق آشکار کرد که سه فاکتور سود سهام، انتظارات آینده و ثبات مالی بین سرمایه­گذاران تفاسیر و اهمیت متفاوتی دارد. بیش­تر این تفاوت­ها بوسیله ویژگی­های اقتصادی و اجتماعی سرمایه­گذاران از قبیل سن و جنسیت، قابل توضیح است.

همچنین شلاربام (1978) نشان داد كه تصور سرمایه‌گذاران ازیك شركت در پیش بینی عملكرد آتی قیمت سهام آن موثر است. وی بیان می‌كند كه احساسات ایجاد شده بوسیله تصویر شركت نه تنها بر تصمیم گیری سرمایه‌گذاران موثر است، بلكه بر قیمت سهام نیز تأثیر گذار است. وی ادامه می‌دهد در این حالت سرمایه‌گذاران از تورش احساسی تجربی و تورش معرف بودن (قضاوت‌های كلیشه‌ای) پیروی می‌كنند(اسچلاربوم و همكاران،[2] 1978).

نتایج یك پژوهش دیگر نشان داده است كه سرمایه‌گذاران حداقل باید ازاینكه شركت وجود خارجی دارد، مطلع باشند و اطلاع یافتن از وجود شركت ممكن است از هر طریقی صورت پذیرد. قطعاً محصولات یك شركت و نامهای تجاری قوی آن عاملی موثر در شناساندن شركت به عموم مردم خواهند بود. محققین این پژوهش نشان دادند كه بین تبلیغات شركت و جذب سرمایه‌گذاران ارتباط مستقیم برقرار است. تأثیر ابزارهای ترفیع فروش بر ارزش سهام شركت كه ممكن است به صورت غیرمستقیم و با تاثیر بر ارزش مشتری توجیه شوند، و یا وفاداری به نامهای تجاری كه باعث تبدیل مشتریان به سرمایه‌گذاران شوند و در تصمیم گیری خرید سهام آنها تأثیرگذار باشند، بوسیله شاخصهای قرار گرفته در این عامل قابل بررسی هستند(انتونیدس و همكاران[3]، 1990).

(Epstein & Freedman, 1994)، تأثیر اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایه­گذار حقیقی را مورد بررسی قرار دادند. یافته­های این تحقیق بیانگر این است که گزارشات مالی سالیانه شرکت­ها تأثیر چندانی بر تصمیمات سرمایه­گذاران نداشته و بی­ارزش بوده­اند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که اطلاعات عمومی مربوط به ایمنی محصول، فعالیت­های  محیطی شرکت از عواملی است که اطلاعات مربوط به آن­ها مورد تقاضای قوی سرمایه­گذاران است. به علاوه اکثر سهامداران مایلند که وضعیت روابط کاری، جایگاه اخلاقی شرکت و درگیری­های اجتماعی شرکت به سهامداران گزارش شود.

 


[1]- Baker & Haslem

[2]- Schlarbaum et al

[3]- Antonides et al

....

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید